چهارشنبه 25 تیر 1404

 

خبر

دست نوشته سردار شهید غلامعلی رشید یک هفته پیش از شهادت

متن داخل تصویر:

حضورم در منزل در حد یک ساعت کمی بیشتر، قبل (برای شام)و السلام - و به خانواده و عباس آقا می گویم فکر کنید، جانباز قطع نخاعی ام و مثل آدم کار متعارف نمی توانم وقت بگذارم حتی نیم ساعت هم کلام شدن ...


نمی دانیم ....بقای با ماندان ما در این دنیا در دهنده سبعین چیست. ؟!


در دلم میخواهد با آن فرشته و ملکی که هر شب فرود می آید و صدا می زند. (به فرمایش رسول خدا) یا ابناءاً ا السبعين ! نورى  لَكُمْ فَأجيبوا 

بگویم ، بابا! ما هنوز هم به لحاظ شرایط کاری خدا کند جان این حقیر گرفته شود بدست مبارک حضرت عزائیل(س) ..... هرگز فکر نمی کردم اینقدر زنده بمانیم - در آستانه ۷۲ سالگی ام ! قبل از انقلاب تصور ما این بود که قبل از ۳۰ سالگی شهید می شویم - در جنگ بگونه ای دیگر

در طی این ۳۷ سال پس از جنگ، انبوه کارهای ستادی و قرار گاهی در این سطح (سطح راهبردی و عملیاتی) یک روز ما را رها نکرده است.


هر روز این سال ها حقیقتاً هفته ای به لحاظ زمانی برما می گذرد و روز که تمام می شود، از غروب آن، بفکر ادامه کار در فردای آن می تونیم

در ردیف اپنار العشرین هستیم که صدا می زند جدوا واجتهدوا .....

 در حالیکه جسم ما از  أبنا و الستین که آن فرشته صدا می زند؛ زرع أن حَصَادُه گذشته است. شما مانند زراعت و کشتی هستید که درو کردنش نزدیک شده است!


- ذکر خفی ما شده است :

 انا لله و انا الیه راجعون ... فراوان

خوش بحال شهداء 


برادر شما رشید


۱۴۰۴/۰۳/۱۵

لینک های پیشنهادی

آخرین اخبار

دیدگاه ها

دیدگاهی ثبت نشده، شما اولین نظر را بنویسید!

همه دیدگاه ها سوالات