بسمالله الرّحمن الرّحیم
عملیّات
مطلع الفجر (کربلای 7)
1-
منطقۀ عملیّاتی: استان باختران
(کرمانشاه)، جبهه میانی، منطقۀ عمومی گیلانغرب.
2-
زمان: از یکشنبه 20 آذرماه
تا ششم دیماه 1360.
3- رمز
عملیّات: یا مهدی(عج)
ادرکنی.
4-
ساختار و سازمان: قرارگاه مشترک امام خمینی ارتش و سپاه پاسداران.
5-
اهداف عملیّات: تصرف ارتفاعات شیاکوه،
چرمیان و تنگه قاسم آباد.
6- نقشۀ
منطقۀ عملیّات:

مقدّمه
گیلانغرب از
محورهای هجوم دشمن در اولین روزهای شروع جنگ بود. واحدهای لشکر 4 پیاده ارتش
عراق که از مرز خانلیلی عبور کرده و وارد خاک جمهوری اسلامی ایران شده بودند، صبح
روز 5 مهر 1359 به قصد تصرف گیلانغرب به سوی این شهر حرکت کرده و با گذشتن از چم
امام حسن(ع)، به باغهای اطراف شهر و ورودی شهر رسیدند. منتهی مردم این شهر که
روحیه سلحشوری عشایری دارند، با کمک رزمندهها توانستند با باز کردن جویهای آب کشاورزی
به سمت محل عبور تانکهای عراقی، باعث توقف دشمن و مانع از سقوط شهر شوند. در
درگیریهای روز ششم و هفتم مهر هم نیروهای پایگاه هوانیروز کرمانشاه از جمله
خلبانان شهید احمد کشوری و علیاکبر شیرودی، به کمک آنان شتافته و علیه دشمن وارد
عمل شدند. آنان با پناه گرفتن در پشت ارتفاعات برآفتاب، با بالگردهای تک کبری
تانکها و نفرات دشمن را در دشت گیلان هدف قرار داده و ضربات سختی بر پیکر ارتش
عراق وارد آوردند. اما ارتش عراق که یک ارتش منظمی بود، در یک عقبنشینی تاکتیکی، خود
را به بلندیهای مشرف به شهر و دشت گیلانغرب در محدوده روستای گورسفید رساند و در
این مناطق مستقر شده و دست به پراکنده نمودن مردم بومی منطقه زد. نیروهای بومی
منطقه گورسفید در مقابل این اقدام نیروهای ارتش عراق ایستادگی نموده و با آنان
درگیر شدند. ارتش بعثی عراق که راهی برای پیشروی خود و تصرف شهر گیلانغرب
نمیدید، از روز هفدهم مهر، ضمن شدت بخشیدن به حملات توپخانهای خود روی شهر
گیلانغرب، برای اولین بار، در 26 مهر 1359 گیلانغرب را هدف موشک میانبرد زمینبهزمین
قرار داد.
پس از عملیات
پیروزمند ثامنالائمه(ع) و در نتیجه پیگیری استراتژی آزادسازی مناطق اشغالی، مقرر
شد علاوه بر سلسله عملیاتهای بزرگ موسوم به كربلا، چند عملیات محدود در جبهههای
میانی و شمالی انجام شود تا علاوه بر مشغول نگهداشتن نیروهای دشمن در آن مناطق،
از آزادسازی و گسیل آنها به سوی جبهه جنوب، جلوگیری شود. عملیات مطلعالفجر، یكی
از مهمترین این عملیاتها بود. در واقع هدف از اجرای عملیات مطلعالفجر، بیرون
راندن دشمن، وارد نمودن تلفات و کمک به عملیات جنوب با مشغول نگهداشتن یگانهای
او در جبهه میانی، بود.
وضعیّت عمومی منطقۀ
عملیّات
منطقه عملیاتی
دارای دو محور عمده سرپلذهاب و گیلانغرب بود. محور سرپلذهاب علاوه بر ارتفاعات
متعدد از جمله "برآفتاب"، دارای تنگههای استراتژیك حاجیان، كورك و قاسمآباد
میباشد كه از طریق آنها جاده گیلانغرب- قصرشیرین و سایر خطوط مواصلاتی عقبة
دشمن، در دید و تیر قرار میگرفتند.
در محور گیلانغرب
كه از وسعت بیشتری نسبت به محور سرپلذهاب برخوردار است، ارتفاعاتی همچون شیاكوه،
سرتتان، چرمیان، دیزهكُش، بزنیلی و نیز چند قله دیگر وجود دارند.
رشته ارتفاعات
شیاکوه و چرمیان به موازات یکدیگر در جنوبغرب محور گیلانغرب- قصرشیرین واقع شدهاند
و از سمت جنوبشرقی به طرف شمالغرب، امتداد یافتهاند. این ارتفاعات توسط دشت
شکمیان از یکدیگر جدا شدهاند. ارتفاعات یاد شده از چند قله بهم پیوسته تشکیل شدهاند.
جنس زمین سنگلاخی و شیب تند دامنههای ارتفاعات شیاکوه مانع هرگونه حرکت خودرویی
میشود. ارتفاعات شیاکوه میدان دید و تیر خوبی بر دشت خانلیلی، چُقاحمام و دره
شکمیان دارند. ارتفاعات چرمیان هم معبر گیلانغرب- قاسم آباد را از سمت غرب تحت
نظارت دارد.
استعداد کلّی
دشمن در منطقه
استعداد
دشمن پیش از انجام عملیات در این منطقه، لشکر 4 پیاده مکانیزه با تیپهای سازمانی
2، 5 و 39 و یگانهای مأمور و تحت امر شامل: یک گردان پیاده کوهستانی، یک گردان
تانک و یک گردان از تیپ 32 نیروی مخصوص مأمور بود. در حین عملیات نیز دشمن علاوه
بر بهکارگیری همه توان سپاه دوم علیه رزمندگان اسلام شامل: پنج گروهان
کماندویی سپاه و لشکرهای 8 و 2 پیاده، دو گردان دیگر تیپ 32 نیروی مخصوص را نیز از جنوب وارد
منطقه نمود و در اجرای پاتکها و بازپسگیری مواضع از دست داده، از آنان بهره گرفت.
اهداف عملیّات
1- تصرف و
تأمین ارتفاعات شیاکوه، چرمیان و تنگه قاسمآباد.
2- درگیر کردن
نیروهای متجاوز بعث عراق در مناطق عملیاتی غرب کشور به منظور سهولت در اجرای
عملیات رزمندگان اسلام در مناطق عملیاتی جنوب.
3- فراهم
آوردن شرایط لازم برای تسهیل اجرای عملیاتهای آفندی نیروهای خودی در منطقه.
4- وارد آوردن
خسارات و تلفات به متجاوزان بعث عراق.
سازمان
رزم عملیّات
گر چه قرارگاه
سُنبله سپاه و قرارگاه ذوالفقار ارتش یگانهای تحت امر خود در این منطقه را در کنترل
داشتند، اما برای کنترل و هدایت عملیات مطلعالفجر، یک قرارگاه اصلی مشترک ارتش و
سپاه به نام "قرارگاه امام خمینی" و سه قرارگاه فرعی به نامهای شهید
رجایی، شهید باهنر و شهید بهشتی، تشکیل گردید. هدایت و کنترل کامل مشترک عملیات در
مرکز فرماندهی مشترک امام خمینی بر عهده برادران سیدرحیم صفوی مسئول طرح و عملیات
سپاه و محمد بروجردی فرمانده منطقه هفت سپاه (کرمانشاه) و سرهنگ علی صیادشیرازی
فرمانده نیروی زمینی ارتش و سرهنگ اسماعیل سهرابی فرمانده لشکر 81 زرهی، قرار
داشت. فرماندهی محور سرپلذهاب نیز بر عهده برادر [شهید] محسن حاجیبابا از سپاه و
سروان [شهید] محمدجعفر نصراصفهانی از ارتش و فرماندهی محور گیلانغرب با برادران
حسین اللهکرم از سپاه و سرهنگ یعقوب علیاری از ارتش، بود. قرارگاههای فرعی این
دو محور نیز دارای سازمان زیر بودند:
1- محور سرپلذهاب: برادر [شهید]
غلامعلی پیچک
از سپاه با همکاری ارتش در تنگه قاسمآباد و [شهید] حسین همدانی
از سپاه با همکاری ارتش در تنگه کورک، مشترکاً عملیات را فرماندهی میکردند.
2- محور گیلانغرب: برادران [شهید]
حمیدرضا میرزایی
و [شهید] داریوش ریزهوندی
از سپاه و سرهنگ دوم علی ایوبی از ارتش در جناح راست (تنگه حاجیان)، برادران [شهید]
داودآبادی و [شهید] صفر خوشروان
از سپاه و سروان رحمانی از ارتش در جناح چپ و برادر [شهید] ابراهیم هادی
از سپاه و سرگرد تخمهچی از ارتش در جناح میانی، مشترکاً فرماندهی سه جبهه مهم این
محور را بر عهده داشتند.
استعداد
بهکار گرفته شده در عملیات مطلعالفجر به قرار زیر بود:
1- یازده گردان پیاده از سپاه پاسداران (3 گردان در محور
سرپلذهاب و 8 گردان [به استعداد 2400 نفر] در محور گیلانغرب).
2- سه گردان از تیپ 58
تکاور ذوالفقار از ارتش (گردان چهارم در احتیاط).
3- گردان 211
زرهی تیپ 1 لشکر 81 زرهی کرمانشاه ارتش (2 گردان تیپ در احتیاط).
4- یک گردان از ژاندارمری.
5- دو آتشبار خمپارهانداز از سپاه
پاسداران گیلانغرب.
6- تعداد 4 گردان توپخانه از ارتش.
7- سه تیم از هوانیروز ارتش (4
فروند بالگرد 214 جهت تخلیه مجروحین و شهدا و دو تیم آتش مستقر در محور سرپلذهاب).
8- پشتیبانی هوایی توسط پایگاه سوم شکاری شهید نوژه همدان،
بنا به درخواست فرمانده عملیات از طریق افسر رابط هوایی و دسک قرارگاه مقدم در
تمام مدت عملیات.
9- مهندسی سپاه پاسداران و مهندسی.
10- مهندسی جنگ جهادسازندگی استان آذربایجانشرقی.
طرحریزی عملیّات
در طرحریزی عملیّات، سه معبر اصلی در نظر گرفته شده بود
که یک معبر از ارتفاعات سُنبله در جنوب پادگان ابوذر شروع شده و به ارتفاعات
برآفتاب میرسید و در نهایت پس از قطع جاده گیلانغرب به قصرشیرین در منطقه سرتتان
و تنگه قاسمآباد در محور گیلانغرب، تلاقی میکرد. در این معبر، مأموریت گروه
ضربت تیپ ۵۸ ذوالفقار در این عملیات، انهدام تانکهای دشمن در قاسمآباد و هموار
کردن راه عبور تانکهای خودی و مسدود کردن جاده گیلانغرب به قصرشیرین بود. دو
معبر دیگر، در منطقه عمومی غرب گیلانغرب انتخاب شده بود. یك معبر با استفاده از
جاده آسفالت گیلانغرب-
قصرشیرین و روستای
آوزین به سمت غرب تك میكرد و با نیروهای معبر شمالی (معبر اول) الحاق میكرد. معبر
دیگر نیز از ارتفاعات چغالوند و داربلوط شروع و در نهایت به چرمیان و شیاكوه ختم میگردید.
برای هر یک از این دو معبر اصلی، چند معبر فرعی نیز وجود داشت که هدفهای مستقلی
را تأمین میکردند. در طراحی عملیات، محورهای عملیاتی زیر لحاظ گردیده بود:
(1) عملیات
در عمق:
با توجه به وضعیت زمین و نحوه استقرار دشمن، روز قبل از
عملیات تعداد 2 گردان مرکب از سپاه و تیپ 58 ذوالفقار ارتش از طریق شیارهای دشت
شکمیان به پشت دشمن نفوذ کرده، آماده میشدند بنا به دستور و در روز عملیات به کمک
واحد تانک اعزامی که پس از تسطیح جاده در دشت شکمیان به رودخانه تنگاب به منطقه
میرسند، ضمن قطع محور چم امام حسن(ع) به چرمیان و خطوط اول دشمن، با نیروهای تصرف
کننده تنگه قاسمآباد الحاق حاصل نموده و ضمن تأمین منطقه، اقدام به انهدام
نیروهای دشمن در دشت گیلان و تنگه قاسمآباد نموده و ضمن تأمین منطقه، اقدام به
انهدام نیروهای دشمن در دشت گیلان و تنگه قاسمآباد نموده و آماده پدافند در مقابل
پاتک دشمن میشوند.
(2) محور چرمیان (شامل
چهار محور فرعی):
یک گردان(+) از نیروهای سپاه و یک گروهان از تیپ 58
ذوالفقار و یک دسته تانک روی ارتفاعات گچیها و چرمیان، یک گردان(+) از نیروهای
سپاه و یک گروهان از تیپ 58 ذوالفقار روی دیدگاه سرتتان، کلینه کسرخان، تنگه جیرا
و تنگه سیا، یک گردان از نیروهای سپاه و یک گروهان از تیپ 58 ذوالفقار روی روستای
صدتومن، دیزهکش و کلکهطلا و یک گردان سپاه (بدون ارتش) روی ده سرتتان و ابرویی.
گردان مستقل سپاهمحور اصلی برای الحاق با تنگه قاسمآباد میباشد. این یگانها پس
از استقرار، اقدام به تأمین دشت و پدافند در مقابل گَمَکُو و در امتداد رودخانه
تنگاب مینمایند. 2 گردان از تیپ 1 لشکر 81 زرهی نیز احتیاط این محور خواهند بود.
(3) محور دشت گیلان
(شامل چهار محور فرعی):
یک گردان(+) از نیروهای سپاه و یک گروهان از تیپ 58
ذوالفقار روی ابرویی موشکنان، تپه مراد، صدفی و قله 920، گردان 258 تانک روی دشت
گیلانغرب تا مرجان، یک گردان از نیروهای سپاه و یک گروهان از تیپ 58 ذوالفقار روی
گور سفید و گمار و دو گروهان مرکب از تیپ 58 ذوالفقار و سپاه پاسداران، اقدام به
شکار تانک در دشت مینمایند.
(4) محور شیاکوه
(بانسیران تا کَلِکه طلا):
(الف)
یک گردان از نیروهای سپاه روی ارتفاعات شیاکوه عمل نموده، پس از تصرف، اقدام به
پدافند در لبه تیغهای نموده و تأمین دشت چقاحمام تا مسیر رودخانه تنگاپشت را
تأمین مینماید.
(ب)
یک گردان از نیروهای سپاه در محور تلوار
و چَلَکسان تک نموده و پس از استقرار، تأمین شیاسرخ و قسمتی از ارتفاعات گَمَکُو و
رودخانه تنگاب را برقرار و اقدام به پدافند مینماید.
(5) محور برآفتاب
(تنگه قاسمآباد):
یک گردان از تیپ 58 تکاور ذوالفقار ارتش و دو گردان از
سپاه پاسداران تک نموده ارتفاعات پیش تنگه کورک و پشت تنگه کورک را
تصرف
نموده، سپس واحد تانک گردان 211 تانک، تنگه قاسمآباد را پس از الحاق، تأمین
مینماید.
شرح
عملیّات
عملیات مطلعالفجر، در ساعت 03:00 بامداد روز جمعه 20
آذرماه سال 1360 با رمز مقدس"یا مهدی(عج) ادرکنی"، تحت فرماندهی قرارگاه مشترک امام خمینی ارتش و سپاه
پاسداران، در منطقه عمومی گیلانغرب و سرپلذهاب، آغاز گردید.
نیروهای رزمی
متشکل از 11 گردان از سپاه پاسداران و 5 گردان از ارتش، باید از دو محور وارد عمل
میشدند.
محور یکم تنگه حاجیان، دشت گیلانغرب، ارتفاعات چرمیان، شیاکوه، چغالوند و رسیدن
به ارتفاع سرتتان و سپس الحاق با نیروهای محور سرپلذهاب عملکننده در تنگه
قاسمآباد، را مد نظر داشت و محور دوم (سرپلذهاب) باید به تسخیر دو تنگه کورک و
قاسمآباد پرداخته و پس از فتح این دو تنگه، ضمن الحاق با نیروهای محور گیلانغرب،
زنجیره تصرف اهداف را کامل مینمود.
با توجه به
گستردگی منطقه عملیات، هماهنگی لازم برای آغاز عملیات به صورت یکنواخت در همه
محورها انجام نشد و نیروها در بعضی مناطق زودتر به هدف رسیدند و بعضی محورها به
خاطر موانع و مشکلات مسیر، با تأخیر به اهدافشان رسیدند. منطقه فوقالعاده گسترده
بود و این گستردگی کار را برای هماهنگی همه نیروها سخت کرده بود. لذا با توجه به صخرهای
و تیغهای بودن ارتفاعات برآفتاب و تسلط و مقاومت سخت دشمن از یک سو و شهادت
غلامعلی پیچک فرمانده محور از سوی دیگر، باعث میشود نیروهای محور سرپلذهاب موفق
به تصرف و تسلط بر تنگهها و در نهایت الحاق با نیروهای محور گیلانغرب نگردند. از
طرفی نیروهایی که بنا بود یک شب زودتر با نفوذ به مواضع دشمن در زیر ارتفاع سرتتان
مخفی شده و همزمان با سایر محورها در شب عملیات با دور زدن دشمن و تصرف و سقوط سرتتان
و مواضع توپخانه دشمن، الحاق خود را با نیروهای محور سرپلذهاب در تنگه قاسمآباد
برقرار نمایند، به تدبیر فرماندهان رده بالا و به دلیل امکان و احتمال لو رفتن کل عملیات
و محاصره و به اسارت درآمدن آنان، عملیات نفوذ در آخرین روزهای منتهی به عملیات، لغو
شده و نیروها بالاجبار از ابتدای شروع تاریکی هوا در شب عملیات، راهی منطقه شده و
پس از پیمودن مسافتی بیش از 20 کیلومتر، توان لازم برای درگیر شدن با دشمن و شکستن
خطوط را از دست داده و در نتیجه موفق به تصرف ارتفاع سرتتان و به تبع آن تصرف
مواضع توپخانه و الحاق با محور سرپلذهاب نمیگردند.
همچنین، احداث
نشدن جاده پیشبینی شده در طرح از سوی نیروهای مهندسی، به دلیل مانع شدن مسئول یکی
از محورهای فرعی که استدلال نموده بود که وجود جاده باعث استفاده دشمن از آن شده و
حرکت دستگاههای مهندسی باعث توجه دشمن و وارد نمودن تلفات به نیروهای خودی
میگردد، مشکل بعدی بود. از طرفی، احداث نشدن جاده، بهانهای برای نرفتن واحد تانک
به جلو و حمایت و پشتیبانی نشدن نیروهای پیاده را در پی داشت.
لذا در نتیجه
به هم پیوستن و در کنار هم قرار گرفتن عواملی همچون: ناموفق بودن محور سرپلذهاب،
از دست رفتن توان نیروهای تکور در عمق و ناموفق بودن آنان، کشیده نشدن جاده و
منتقل نشدن تانک به جلو در دو محور چرمیان و قاسمآباد، چشمانداز موفقیت عملیات
در تصرف کامل اهداف را با ابهام و مشکل اساسی روبهرو نمود. در پی آن و استفاده
دشمن از فرصت به دست آمده، اجرای آتش روی تمامی محورهای خودی شدت یافت و در نتیجه موفقیتهای
به دست آمده در محورهایی همچون قله 920، تپهمراد، صدفی، دیزهكش و ...، از دست
رفت. لذا ابتدا نیروهای خودی مستقر در دیزهكش (محور چرمیان) و چند محور فرعی دیگر
گیلانغرب نیز به دلیل نبودن جاده و پشتیبانی نشدن و همچنین خطر به دام دشمن
افتادن و در حالی که چند تن از فرماندهان محورها نیز به شهادت رسیده و زنجیره
هدایت نیروها تا حدودی گسسته شده بود، مواضع خود را ترک و از روی ناچاری عقبنشینی
كردند. این عقبنشینیها كه بدون اطلاع و هماهنگی فرماندهی عملیات انجام شده بود،
موقعیت محور "سرتتان" را از جناحین به خطر انداخت و در نتیجه نیروهای
مستقر در این محور نیز با وجود مقاومت زیاد، مجبور به عقبنشینی شدند.
در این شرایط
تمامی تلاش مسئولین و فرماندهان محور گیلانغرب معطوف به حفظ حداقلی مواضع متصرفی
در جناح راست گردید که با سازمان دادن نیروها و تشکیل خط دفاعی، بخشی از ارتفاعات
گچی واقع در ادامه ارتفاع چغالوند، در دست نیروهای خودی باقی ماند. البته نیروهای
خودی در جناح چپ در محور گیلانغرب موفق به تصرف ارتفاع شیاکوه و بخشی از ارتفاعات
واقع در ادامه این ارتفاع گردیده و در حفظ آن به شدت تلاش نمودند. دشمن با درک
وضعیت نیروهای خودی و شناختی که از منطقه داشت، ابتدا مواضع نیروهای خودی را از
دشت گیلان با اجرای آتش مستقیم تانک از پهلو، مورد هدف قرار داد.
با آسوده شدن
خیال دشمن از محور برآفتاب و محورهای جناح راست و میانی گیلانغرب، با یک
سازماندهی منظم و یک حرکت آشکار، ابتدا اقدام به کشیدن جاده از سمت مواضع توپخانه
به سرتتان و سپس کشیدن جاده برای تصرف شیاکوه نمود. ضمن این که، دشمن تانکهایش را
از روی دیدگاه سرتتان به دشت شکمیان آورد و از منطقه کلکهطلا، مرتب شیاکوه را زیر
آتش مستقیم و سنگین خود قرار داد. سپس از روز پنجم عملیات، طی روزهای متوالی با
اجرای پاتکهای سنگین، فشار حداکثری خود را متوجه محور شیاکوه نمود تا بتواند با
عقب راندن نیروهای خودی شامل نیروهای ارتش و سپاه، این مواضع را نیز بازستاند. لکن
نیروهای خودی با وجود نداشتن جاده به طرف شیاکوه و شرایط سختی که بر جبهه خودی از
نظر سرما، پشتیبانی و نیروی انسانی حاکم بود، با چنگ و دندان از این ارتفاع حراست
کرده و در مقابل فشار سهمگین دشمن مقاومت جانانهای از خود نشان دادند. دشمن که با
استفاده از توان حداکثری سپاه دوم با اجرای حداقل 15 پاتک سنگین و بمبارانهای
هوایی، نتوانست بر نیروهای خودی فایق آمده و شیاکوه را تصرف نماید، با انتقال تیپ
32 نیروی مخصوص از جبهههای جنوب به منطقه و اجرای پاتک سنگینی که این تیپ در نوک
حمله آن قرار داشت و با آتش پرحجم و متمرکز توپخانه، هواپیما و بالگردی پشتیبانی
میشدند، در نیمه آذرماه ارتفاع شیاکوه را به محاصره درآورده و نیروهای خودی را در
شرایط حاد و سختی قرار دادند. در جریان این درگیریها، ضمن وارد آمدن تلفات به
نیروهای دشمن، تعدادی از نیروهای خودی نیز شهید و مجروح و تعدادی به اسارت دشمن
درآمدند و در نتیجه تصمیم به تخلیه ارتفاع گرفته شد و نیروها به خطوط قبلی
بازگشتند. لذا تنها نتیجه عملیات مطلعالفجر، منحصر به بخش کوچکی از تصرفات در محور
گیلانغرب شامل قللی از ارتفاعات گچیها، گردید.
نتایج
عملیّات
1- آزادسازی بیش از 30 کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامی در
منطقه گیلانغرب.
2-
بازگشت 30 روستا به آغوش کشور.
3-
کشته و زخمی شدن بیش از 1،700 نفر از نیروهای دشمن.
4-
اسارت 140 نفر از نیروهای دشمن.
5-
خسارت سنگین به 6 تیپ و چندین گردان تانک و کماندویی.
6-
به غنیمت درآمدن بخشی از تجهیزات و ادوات دشمن.
دستآوردهای
عملیات
عملیات مطلعالفجر،
دو دستاورد مهم داشت که عبارت بودند از:
1-
وارد نمودن آسیب جدی به سازمان و تجهیزات یگانهای سپاه دوم ارتش عراق و انهدام
نیرو و تجهیزات آنها.
2- پشتیبانی
از عملیات طریقالقدس در جنوب و کمک به تثبیت آن.
پایان
دیدگاهی ثبت نشده، شما اولین نظر را بنویسید!