بخش اول: عملیات کربلای پنج، عبور از بحران ناکامی در عملیات سرنوشتساز
زمینهها، عوامل و چگونگی انتخاب منطقه
تدابیر فرمانده سپاه برای اجرای عملیات آینده
قرارگاه نوح (فاو و اسکلههای البکر و العمیه)
قرارگاه نجف (منطقه سومار و خانقین)
به كارگيري نفربر خشايار برای تضمین موفقیت
آغاز تلاشهای قرارگاه کربلا در منطقه شلمچه
آغاز تلاش بیوقفه برای کسب آمادگی
افزایش فعالیتها دور از چشمان دشمن
يك هفته تلاش براي كسب آمادگي و حل مشكل
طرح مانور عمليات و تعيين خط جديد يگانها
عمليات در غرب كشور ماموریت دوم قرارگاه نجف
تدبیر فرماندهی کل برای حل مشکلات عقبه
رفع تردیدها و تصمیمگیری فرماندهی برای اجرای عملیات
نگرشی بر دو روز فعالیت همه جانبه در آستانه عملیات
حضور فرماندهی نیروی زمینی در قرارگاه کربلا
تغییر و تکمیل طرح مانور یگانها
حساسیت نسبت به هشیاری و آمادگی دشمن
شب اول عملیات و آغاز حرکت یگانها و تشدید حساسیت دشمن
تلاش برای پاکسازی پنجضلعی و الحاق با کانال ماهی
پیشروی لشکر عاشورا و شکلگیری اولین پاتک دشمن
تاکید بر ورود هر چه سریعتر قرارگاههای قدس و نجف
صبح روز اول عملیات و تلاش برای پاکسازی منطقه پنجضلعی
ادامه عملیات در محور کانال ماهی
ادامه تلاش برای گشودن جاده عقبه
وضعیت دشمن تا ساعت 13:30 روز 19/10/1365
تلاش یگانهای قرارگاه کربلا برای پیشروی و الحاق
طرح ریزی عملیات شب دوم در قرارگاه کربلا
استقرار فرمانده قرارگاه کربلا در پنجضلعی برای هدایت عملیات از نزدیک
افزایش فشار دشمن بر لشکر 25 کربلا
تلاش مجدد برای برقراری الحاق در نوک کانال ماهی
ناکامی عملیات شب دوم و افزایش تحرکات دشمن با شروع روشنایی
فشار مضاعف دشمن بر محور کانال ماهی
تدبیر و برنامهریزی برای ادامه عملیات
تشدید فشار دشمن بر محور کانال ماهی
آخرین وضعیت یگانهای قرارگاه کربلا در آغاز شب سوم
تلاش برای هماهنگی و الحاق یگانها
تلاش برای الحاق در نوک کانال ماهی و دستیابی به خط سوم دشمن
شروع فشارهای دشمن با آغاز روز سوم عملیات
پایان احتمالی ماموریت قرارگاه کربلا در محور کانال ماهی
جمعبندی حرکت نیروهای خودی و دشمن در سه روز نخست عملیات
توقف قرارگاههای قدس و کربلا در شب و روز چهارم عملیات
ظهور نشانههای ناامیدی دشمن از عقب راندن نیروهای خودی در شب و روز پنجم
شب و روز ششم عملیات و اصلی شدن تلاش قرارگاه نجف
آغاز بازسازی یگانها در پایان روز ششم
حمله مجدد نیروهای خودی برای تصرف مثلثی نوک کانال ماهی و ادامه حرکت به سوی اروند در شب و روز هفتم
شب و روز هشتم 26/10/1365 عقبنشینی دشمن تا نهر جاسم
احتمال حمله دشمن به فاو در روز نهم عملیات (27/10/1365)
تدبیر تصرف سرپل در غرب نهر جاسم در شب و روز دهم (28/10/1365)
شب و روز یازدهم (29/10/1365) سرپلگیری در غرب نهر جاسم و پیدایش وضعیت پیشبینی نشده
حفظ و توسعه سرپل و تشدید مشکلات در روز دوازدهم (30/10/1365)
پیدایش اولین نشانههای توقف در شب و روز سیزدهم(01/11/1365)
افزایش فشارهای دشمن در روز سیزدهم (01/11/1365)
تلاش برای ترمیم و انسجام خط پدافندی در روز چهاردهم(02/11/1365)
کوشش برای تثبیت پیروزی با آخرین بقایای توان خودی روز پانزدهم عملیات(03/11/1365)
طرح تداوم عملیات تا کانال زوجی برنامه آینده سپاه، (04/11/1365)
نیروی هوایی و هوانیروز در عملیات کربلای 5
مشكلات سازمان پدافند نيروي هوايي سپاه
توان، مأموريتها و طراحي اجراي آن
اجراي تك و هماهنگي سپاه و ارتش
ناهماهنگي نيروي هوايي ارتش و سپاه براي پدافند غيرعامل و عامل
عملياتي شدن دو سايت هاوك و ناهماهنگي در تغيير محل سايتها
مقابله با پاتك احتمالي دشمن در منطقه فاو
احتمال به كارگيري سيستم انحراف موشك توسط دشمن
جمعبندي فعاليت هوانيروز در عمليات
فعاليتهاي هوايي دشمن در منطقه عملياتي كربلاي5
با پایان یافتن عملیات کربلای 4، در عصر روز 05/10/1365 فرماندهان سپاه به منظور دستیابی به راهحلی برای ادامه جنگ جلسهای را در قرارگاه خاتم الانبیا(ص) تشکیل دادند که نتیجه آن انتخاب منطقه شلمچه بود. پس از آن بلافاصله فرماندهی سپاه و تنی چند از دست اندرکاران عملیات به سمت امیدیه حرکت کردند تا فرماندهی عالی جنگ(آقای هاشمی رفسنجانی) را که در ارتباط با عملیات کربلای 4 به منطقه آمده و در امیدیه مستقر بود، نسبت به آخرین تغییر و تحولات جنگ و همچنین تصمیم جدید مطلع کنند. از اصلیترین مباحث این جلسه دلایل توقف سپاه در عملیات کربلای 4 بود.
در امیدیه برادر رضایی در یک گفتو گوی دو جانبه با آقای هاشمی، ضمن اشارهای کوتاه به دلایل ناکامی در عملیات کربلای 4، منطقه عملیاتی شلمچه را به عنوان عملیات احتمالی آینده پیشنهاد کرد که مورد استقبال ایشان قرار گرفت. در ادامه، جلسه با تعداد بیشتری از فرماندهان و مسئولین ادامه یافت و پس از بررسی اجمالی علل ناکامی در عملیات سرنوتساز کربلای 4، درباره عملیات آینده مباحثی مطرح شد و در پایان آقای هاشمی رفسنجانی دستور اجرای عملیات در شلمچه را به سپاه ابلاغ کرد.
در این میان به لحاظ مشکلات و موانع عدیدهای که بر سر راه اجرای عملیات در شلمچه وجود داشت، به نظر میرسید مطرح کردن منطقه شلمچه بیش از آنچه نزدیک به واقعیتهای موجود برای انجام عملیات باشد، برای پشت سر نهادن ناکامی در عملیات کربلای 4 بوده است، به همین جهت آقای هاشمی به منظور رفع هرگونه ابهام و تردید احتمالی در مورد عملیات آینده پس از صحبتهای پراکنده مجدداً تاکید کرد:
«انجام عملیات در شلمچه مانند عملیات مهران، یک دستور است[1]»(آقای هاشمی رفسنجانی، 05/10/1365، جلسه امیدیه، نوار 10 و 11).
ایشان سپس افزود:
«هر لشکری تردید ندارد و آمادهتر است، آنها را به کار بگیرید.[2] آقای شمخانی! قاطعانه بروید دنبال کار شلمچه» (همان).
در این جلسه همچنین در مورد عملیات ارتش در غرب کشور که قرار بود 72 ساعت پس از انجام عملیات سرنوشتساز سپاه پاسداران در جنوب، صورت بگیرد، گفتوگو شد و وضعیت چنین اعلام شد:
«آقایان ارتش هم بالا[منطقه سومار] آمادهاند، ولی شرط انجام آن، اجرای عملیات پایین است، تا شروع نشده آنها هم نباید عمل کنند»(همان).
تصویر 1: جلسه فرمانده عالی جنگ با فرماندهان سپاه در روند عملیات کربلای 5
محمد باقری، مسئول اطلاعات نیروی زمینی سپاه درباره اجرای زودتر عملیات ارتش در غرب به وضعیت دشمن در شلمچه و اینکه لشکر 8 و سه لشکر گارد و لشکر 6 عراق تماماً به شلمچه آورده شدهاند، اشاره کرد و گفت، عملیات ارتش (کربلای 6) چند روز جلوتر انجام شود تا نیروهای دشمن به سمت بالا متوجه شوند، آقای هاشمی نیز در پاسخ گفت:
«اگر ارتش آنجا عمل کند، چون در جنوب خبری نیست، به آنها فشار میآورند و این به عراق روحیه میدهد، مگر اینکه شما(سپاه) بروید بالا محور بگیرید و[با ارتش] کار مشترک انجام دهید که این هم زمان میبرد»(همان).
پس از پایان جلسه امیدیه، فرمانده کل سپاه، بلافاصله جهت پیگیری کار و ابلاغ ماموریت جدید جلسهای را در قرارگاه خاتم سپاه (فاطمیه) تشکیل داد. مهمترین مسائلی که باید در این جلسه مطرح میشد، رفع ابهام فرماندهان قرارگاهها و یگانها نسبت به نحوه پایان عملیات کربلای 4، آماده کردن مقدمات عملیات جدید و تقسیم کار برای شروع فعالیتها بود. به نظر میرسید برادر رضایی ابتدا باید اهمیت و لزوم انجام عملیات بعدی به هر نحو ممکن را به برادران یادآور میشد تا پیگیری و ادامه کار میسر شود. وی ضرورت اجرای عملیات را به این شکل مطرح کرد:
«امسال، هم به دستور رهبر انقلاب و هم به خواسته مسئولین، کشور به حال بسیج در آمد. کارخانهها، رزمندگان و ... همه بسیج شدند. عملیات فاو را به عنوان آغاز جدیدی در جنگ تلقی کردند و همه به دنبال کار افتادند. از یک طرف انقلاب و امام، کشور را در جنگ بسیج کردند و از طرف دیگر دشمن جنگ را تمام عیار کرد؛ مراکز صنعتی، برق و آب مردم در شهرها مورد تهاجم قرار گرفتند که در طول جنگ بیسابقه بود. ... ما به کجا میتوانیم برگردیم؟ به خانههای ویران شدهای که دشمن ویران کرده است و به مردم بگوییم آمدهایم جنازههای شما را تشییع کنیم؟! ما به رهبر و مردم چه جوابی داریم اگر دست از جنگ بکشیم؟»(سند شماره 22653/ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ).
در مجموع در پایان این جلسه با توجه به شرایط جنگ و انتظار مسئولین و مردم نسبت به وعده عملیات سرنوشتساز تصمیماتی از جمله آماده کردن یگانها در اولین گام و فراهم کردن مقدمات عملیات آینده، اتخاذ شد. بر این اساس فرمانده سپاه با توجه به توان موجود سپاه در مناطق مختلف ماموریتهای زیر را به قرارگاهها ابلاغ کرد:
به نظر میرسید در این تصمیمگیری سه منظور اصلی فرمانده سپاه عملی میشد. نخست، فراهم سازی مقدمات عملیات در سایر مناطق تا در صورت لزوم و آماده شدن سریعتر مورد بهره برداری قرار بگیرد و دوم در صورتیکه بنا به دلایلی عملیات در شلمچه متوقف میشد (مانند کربلای 4) و یا مشکلات خاصی پدید میآمد، از سایر مناطق استفاده شود. سوم، به کارگیری همه فرماندهان قرارگاهها و یگانها به منظور از بین بردن تبعات روحی شکست در عملیات کربلای 4 بود. با این حال، به نظر نمیرسید که منطقه عملیاتی شلمچه به تنهایی شرایط لازم را برای تامین این اهداف دارا باشد. البته در این تقسیمبندی، میزان اعتقاد و آمادگی روحی فرماندهان نسبت به مناطق مختلف بیتاثیر نبود.
منطقه شلمچه در طول جنگ یکی از مناطق مورد علاقه فرماندهان سپاه برای اجرای عملیات با هدف تصرف بصره بود. این منطقه در عملیات سرنوشتساز یکی از محورهای اساسی برای اجرای عملیات بود که به تدریج به محور پشتیبانی عملیات کربلای 4 تبدیل شد. اصلیترین موضوعی که این منطقه را از اجرای تک اصلی به تک پشتیبانی تبدیل کرد، استحکامات دشمن و راههای پشت سر نهادن آن بود. پس از اجرای ناموفق عملیات کربلای 4، روزنة امیدی که موفقیت لشکر 19 فجر و تیپ 57 ابوالفضل در عبور از دژ شلمچه و ورود به پنجضلعی ایجاد کرد، مجدداً این منطقه مورد توجه فرماندهان سپاه قرار گرفت و در انتخاب منطقه عملیات آینده بسیار موثر بود. از سوی دیگر احمد غلامپور یکی از فرماندهانی بود که همواره در بحثهای انتخاب مناطق عملیاتی، بر انتخاب این منطقه تاکید میکرد و مدافع عملیات در این منطقه بود. تنها مشکل در این زمینه تدبیر عبور از آبگرفتگی محور زید بود که جناح اصلی عملیات محسوب میشد. به هر تقدیر مزایای منطقه شلمچه، فرمانده سپاه را به این نتیجه رساند که شلمچه میتواند یکی از محورهای اصلی عملیات آینده باشد. مهم بودن این منطقه در نزدیک شدن به شهر بصره، نزدیکی عقبه یگانها به این محور، حضور کلیه یگانها در این منطقه، آشنایی فرماندهان نسبت به این منطقه، نجنگیدن سپاه در این منطقه و حساسیت کم دشمن نسبت به آن، تجربه شکستن خط در عملیات کربلای 4 و ... از جمله مزایای این منطقه برای عملیات آینده بود. فرمانده سپاه با انتخاب این منطقه و قرارگاه کربلا برای مدیریت آن نشان داد که برای عملیات آینده توجه ویژهای به این محور دارد.
در همان بحثهای اولیه، نسبت به طراحی عبور چنین تدبیر شد که یک محور در شمال پنجضلعی و محور دیگر در جناح راست آن با عبور از کانال پرورش ماهی[3] قرار داده شود. که در این مورد مهمترین مساله، شناسایی از استحکامات جدید دشمن در شرق کانال ماهی (سیل بندهای جدیدالاحداث) و موقعیتهای مختلف آب برای عبور غواص، قایق و نفربر تی. آر. 50 بود. جمعبندی برادر رضایی از منطقه شلمچه بنا به موقعیت زمین و تجربه عملیات کربلای 4 در این محور چنین بود.
بر این اساس قرارگاه کربلا به فرماندهی احمد غلامپور برای اجرای عملیات در محور شلمچه انتخاب شد و یگانهای زیر در اختیار این قرارگاه قرار گرفت. از آنجا که یکی از مباحث اصلی عملیات در این منطقه، آمادهسازی زمین منطقه بود به یگانهای محور کانال ماهی و پنجضلعی یگانهای مهندسی نیز تخصیص یافت.
تصویر 2: از راست عزیز جعفری فرمانده قرارگاه قدس و احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا
منطقه هور پس از شلمچه به لحاظ هدف و میزان مهیا بودن منطقه از نظر مهندسی و غیره در اولویت دوم قرار داشت، لذا پس از تعیین ماموریت و سازمان قرارگاه کربلا در شلمچه، ماموریت قرارگاه قدس در هور ابلاغ شد.[4]
سازمان قرارگاه قدس:
منطقه هور در همان نگاه اول به دلیل نیاز به امکانات ویژه و نیز نیاز به اقدامات مهندسی پر حجم، به عنوان منطقهای مستعد برای اجرای عملیات تعجیلی تلقی نمیشد. به همین دلیل محسن رضایی فرمانده کل سپاه در پاسخ به مرتضی قربانی که گفت:
«یک زمینی انتخاب شود که مناسب با توان و زمان باشد، اینجا کار مهندسی زیادی میخواهد. یکی از شرایط انجام عملیات در هور، امکانات است که اگر به ما برسانند، عمل میکنیم»(سند شماره 22655/ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ).
به هر حال قرارگاه قدس اقداماتی را در زمینه تعیین خط حد یگانها، برآورد کارهای مورد نیاز در زمینه مهندسی و ... را انجام داد، اما میزان اعتقاد به انجام دادن عملیات در هور بسیار ضعیف بود. در این زمینه فرماندهی قرارگاه قدس به طور خصوصی به برادر رضایی گفت: بچهها هیچکدامشان نظر مثبت ندارند.
علاوه بر این، مشکلات دیگری از جمله ضعف آتش، نداشتن عقبه، نبودن پوشش در منطقه و در نتیجه هشیاری دشمن و ... وجود داشت که عملاً مانع از پیشرفت کار و اجرای عملیات میشد.
برادر رضایی در مقابل وضعیت یاد شده و الزامی که برای اجرای عملیات داشت و نیز جهت رفع ابهام نسبت به انجام شدن عملیات در هور، گفت:
«در استراتژی ما عمل کردن در هور قطعی است، اگر در پنجضلعی وضعیت مناسبی فراهم نشد، در هور عمل خواهیم کرد»(سند شماره 22664/ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ).
پس از تاکید فرمانده سپاه به اجرای عملیات در هور پس از منتفی شدن عملیات در منطقه شلمچه، اقدامات قرارگاه قدس در هور شکل جدیدتری به خود گرفت و فرماندهان یگانها با حضور در هور به صورت فعالتری کار در این منطقه را دنبال کردند.
چنانچه اشاره شد قسمتی از مسایل هور در مورد مهندسی و به طور اخص در زمینه تهیه کمپرسی و خاک جهت احداث و ترمیم جاده بود که در این زمینه مشکلاتی وجود داشت. وزیر جهاد سازندگی (برادر بیژن زنگنه) که در منطقه حضور داشت، طی جلسهای با فرماندهی کل سپاه در زمینه اقدام برای پیگیری و حل مساله کمپرسی، مسایلی را عنوان کرد که به مشکلات موجود و روشهای حل آن اشاره شده است.
برادر زنگنه:
«بحث کمپرسی دو قسمت است، یک کمپرسی مردمی و دیگری کمپرسی دولتی. کمپرسی مردمی دو هزار دستگاه است که هزار تا موجود است و هزار تای دیگر میآید. اگر در منطقه دشمن اجرای آتش کند، تامین کمپرسی دولتی سختتر است؛ آنطور که زور ما به مردم میرسد به کمپرسی دولتی نمیرسد. دولت دستور آن را میدهد، ولی تهیه آن از وزاتخانههای مختلف مشکل است ... من قول تهیه کمپرسی مردمی را با اجازه ولایتی (شرعی) حل و تهیه میکنم»(سند شماره 22667/ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ).
علاوه بر مشکلاتی که در امر تهیه ابزار و امکانات مهندسی وجود داشت، به دلیل آنکه احداث هر یک کیلومتر جاده در هور نزدیک به چهار میلیون تومان هزینه داشت، نسبت به این سرمایهگذاری در هور تردید وجود داشت و این امر در میزان پشتیبانی از عملیات هور بیتاثیر نبود.
به هر تقدیر قرارگاه قدس مامور شد تا عملیات در هور را پیگیری کرده و مشکلات پیشرو را حل کند.
به دلیل حساسیتهای دشمن به منطقه فاو و تلاش مستمر ارتش عراق برای بازپسگیری این منطقه، گماردن قرارگاهی برای جلوگیری از حمله عراق به این منطقه و اجرای تدابیر پدافندی در مقابل هجوم احتمالی ارتش عراق که پس از عملیات کربلای 4 امکان آن بیشتر شده بود ضروری به نظر میرسید. قرارگاه نوح با این هدف و نیز بررسی امکان عملیات در محور فاو-امالقصر که برای عراق با ارزش تلقی میشد و همچنین بررسی عملیات بر روی اسکلههای البکر و الامیه، مامور شد تا فعالیتهای خود را در این منطقه ادامه دهد. یگانهای مامور به این قرارگاه علاوه بر یگانهایی که در فاو خط پدافندی داشتند، ناوتیپ کوثر و ناوتیپ امیرالمونین بودند.
در مجموع قرارگاه نوح با توجه به اطلاعاتی که از منطقه فاو داشت، خود را با مشکلات عمدهای روبهرو میدید که عمدتاً عبارت بودند از:
کالک و نقشه 1: فتح اسکلههای الامیه و البکر دستاورد عملیات کربلای 3
«اگر بخواهیم روی البکر عمل کنیم، یگان قوی میخواهیم»(سند شماره 22675/ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ).
در این زمینه پس از بحثهای زیادی که انجام شد، فرماندهی کل به قرارگاه نوح دستور داد که گذشته از تقویت عمومی منطقه فاو، تلاش خود را درباره طراحی عملیات بر روی دریا ادامه دهد.
پس از عملیات کربلای 4 دو منطقهای که پیش از سایر مناطق عملیاتی برای اجرای عملیات آماده شده بود، شلمچه و سومار بود. منطقه شلمچه را سپاه برای اجرای تک پشتیبانی در عملیات کربلای 4 آماده کرده بود و منطقه سومار منطقه عملیاتی مورد نظر ارتش برای عملیات گسترده سال 1365 بود. بنابراین، دو منطقه یاد شده دارای شرایط مشابهی برای عملیات بودند. بر همین اساس آقای هاشمی بر این نکته تاکید داشت که عملیات ارتش در صورتی 72 ساعت پس از عملیات سپاه انجام شود که عملیات سپاه در شلمچه قرین موفقیت شود. این تاکید به این خاطر بود که در عملیات کربلای 4 به دلیل ناکامی سپاه، عملیات ارتش نیز منتفی شد.
کالک و نقشه 2: موقعیت منطقه سومار و خانقین مابین گیلانغرب و قصر شیرین
به هنگام مطرح شدن منطقه شلمچه در جلسه امیدیه، پس از بررسی مشکلات، آقای هاشمی در اولویت دوم منطقه سومار را به سپاه پیشنهاد کرده بود و در ادامه کار، فرماندهی سپاه دستور خود را به قرارگاه نجف چنین ابلاغ کرد:
«شما در ارتباط با عملیات در غرب دو کار میتوانید انجام دهید 1- عملیات در مهران 2- عملیات در نفتشهر و نفتخانه».
به دنبال این تصمیم یگانهای زیر به سه قرارگاه لشکر نجف مامور شدند.
پس از روشن شدن ماموریت قرارگاه نجف، مقرر شد این قرارگاه همراه با یگانهای سازمانی معایب و محاسن دو منطقه را بررسی کرده و نتیجه را به فرمانده کل سپاه گزارش کنند. در این بین دو مشکل اساسی موجب ایجاد تردید در ماموریت قرارگاه نجف میشد. نخست، شفاف نبودن ماموریت این قرارگاه بود و دوم، مشکل انتقال امکانات از جنوب به غرب کشور بود. به همین دلیل مصطفی ایزدی فرمانده قرارگاه نجف که در عملیات کربلای 4 در محور شلمچه عملیات را فرماندهی کرده بود به برادر محسن رضایی گفت:
«ما آمادگی داریم که در شلمچه کار کنیم»(سند شماره 22662/ن، مرکز تحقیقات جنگ). تصویر 3: مصطفی ایزدی فرمانده قرارگاه نجف
پس از تعیین ماموریت و سازمان قرارگاههای اصلی سپاه، به دلیل آنکه عملیات در منطقه شلمچه احتمال بیشتری برای اجرا داشت، فرمانده سپاه به منظور سرعت بخشیدن به اقدامات قرارگاه کربلا، زمانبندی زیر را به فرماندهی قرارگاه ابلاغ کرد:
از تاريخ 8/10/1365 تا 12/10/1365 شناسايي شروع شده و تكميل شود.
از تاريخ 9/10/1365 تا 15/10/1365 نقل و انتقالات شروع شود.
از تاريخ 10/10 1365 تا 12/10/1365 توجيه فرمانده گردانها صورت گيرد.
ارتش عراق پس از شکست در عملیات والفجر 8 و از دست دادن شهر فاو، همواره به دنبال فرصتی بود تا این منطقه را از رزمندگان ایران بازپس بگیرد. در ماههای پایانی سال 1365 و پس از ناکامی نیروهای ایران در عملیات کربلای 4 (عملیات سرنوشتساز) ارتش عراق فرصت را مناسب دید تا حملهای اساسی را در منطقه عمومی فاو به اجرا گذارد و مجدداً بر این منطقه مسلط شود. با پایان عملیات کربلای 4، ارتش عراق زمینه را برای اجرای هدف خود در منطقه فاو فراهم دید و نقل و انتقالات خود را به این منطقه افزایش داد. با احتمال حمله ارتش عراق به این منطقه که از مدتها پیش طراحی شده بود و سازمان رزم عراق برای چنین عملیاتی توسعه پیدا کرده بود، فرمانده کل سپاه با کسب اطلاعات جزئی از این نقل و انتقالات و نیز با فعال شدن لشکرهای گارد در این منطقه، تصمیم به تقویت این منطقه گرفت. ابتدا این احتمال به حسین اعلایی، فرمانده قرارگاه نوح، اطلاع داده شد و سپس نیروهای مستقر در خطوط پدافندی این منطقه با اعزام گردانهای با کیفیت تقویت شدند. از آنجا که نیروهای اطلاعاتی دشمن نیز در منطقه فعال شده بودند و آثار و شواهدی از فعالیتهای آنان از جمله نفوذ غواصهایشان به خطوط خودی در حاشیه رودخانه اروند به دست آمده بود، به نیروهای اطلاعاتی دستور داده شد تا تحرکات دشمن را از خطوط مقدم تا عمق منطقه زیر نظر داشته باشند. علاوه بر این، نیروهای تخریب تحرک خود را جهت انسداد معابد نفوذی دشمن آغاز کردند.
بدین ترتیب یکی از مسائل مهم منطقه پس از عملیات کربلای 4 و در آستانه عملیات جدید احتمال حمله دشمن به فاو بود. این مسئله میتوانست ابتکار عمل دشمن را در جنگ سبب شود. ارتش عراق در صورت بازپسگیری فاو در حالی که عملیات سرنوشتساز ایران را نیز ناکام گذاشته بود، ابتکار عمل در جنگ را به دست میگرفت. از همین رو ضرورت اجرای عملیات جدید در جنوب دو چندان شده بود و فرمانده کل سپاه همواره بر سرعت عمل قرارگاه کربلا تاکید میکرد.
پس از عملیات والفجر 8 به دلیل تاثیر عنصر غافلگیری در موفقیت عملیات، این موضوع اهمیت فوقالعادهای نزد فرماندهان پیدا کرد و در عملیات کربلای 4 نیز نبود این عامل دلیل اصلی شکست عنوان شد. به همین دلیل فرماندهان نسبت به رعایت اصل غافلگیری در عملیات آینده حساسیت خاصی داشتند و آن را عامل پیروزی میدانستند.
در مقابل، مشکل تعجیل در اجرای عملیات در شلمچه نيز مزيد بر علت شده بود و با وجود آنكه وضعيت موجود اجازه پرداختن جدي به مسئله غافلگیری را نميداد، گاهي گفتگوهايي پراكنده در این زمينه صورت میگرفت که نتيجه مشخصي در پي نداشت و عملاً به پیشآمدهای بعدی محول میشد.
گفتوگوهاي عزيزجعفري و محسن رضايي در چندين روز پس از تعيين ماموریت قرارگاهها، نمودي از وضعيت ياد شده است.
عزیز جعفری:
«اينجا (شلمچه) ميخواهيم غافلگيري را رعايت كنيم؟»
برادر رضايي:
«شب عمليات ميشود فهميد دشمن هوشيار است يا نه؟»
برادر عزيز جعفري:
«نه! اگر ميشد چرا در عمليات كربلاي4 متوجه نشديم و اگر شديم چرا باز هم عمل كرديم؟»(همان).
در واقع، با توجه به دكلهاي متعدد ديدهباني دشمن در منطقه شلمچه، خصوصاً تاسیسات مرتفع پتروشيمي لزوم شتاب در رفتن به پاي كار و اجرای عمليات، به نظر ميرسيد رعايت اصل غافلگيري در اين منطقه امري بسيار دشوار و شايد غيرممكن باشد. از طرفي با توجه به وضعيت خاص زمين و استحكامات دشمن، تضمين موفقيت ضرورتاً در گرو غافلگيري دشمن بود. به عبارت ديگر، ظاهراً در ميان تعجيل در عمليات و نيز رعايت اصل غافلگيري نوعي تناقض وجود داشت و حفظ يكي منجر به از دست دادن ديگري ميشد البته ادامه شلوغي ناشي از كربلاي 4 در منطقه، عاملي موثر براي پوشاندن فعاليتهاي جديد بود و اين اميدواري وجود داشت كه دشمن درفاصله زماني كوتاه از عمليات پيشين نتواند فعاليتهاي يگانها را زمينه ساز عمليات بعدي بداند.
بنابراین، تنها نقطه قوتی که میشد نسبت به آن امیدوار بود، تعجیل در عملیات آینده بود که با این تصور دشمن که عملیات سالانه ایران انجام شده است، تکمیل میشد.
یکی از نکاتی که همواره ذهن فرمانده کل سپاه را در طول جنگ به ویژه پس از عملیات رمضان به خود مشغول کرده بود استفاده از خودروهای زرهی برای انتقال نیروها به خطوط پدافندی دوم، سوم و ... دشمن پس از شکستن خط اول بود. وی معتقد بود در صورتیکه یگانهای سپاه دارای نفربرهای زرهی بودند به خوبی میتوانستند نیروهای خود را به خطوط بعدی دشمن نزدیک کنند و با این اقدام از فرسودگی نیروها در راهپیماییهایی طولانی به سمت خطوط دشمن جلوگیری کنند. به همین دلیل پس از ابلاغ ماموريت قرارگاهها و يگانها، قسمت اعظم تلاشهاي برادر رضايي به اتخاذ تدابير مناسب در به كار گيري خشايار معطوف گرديد. برادر رضايي چنين استدلال ميكرد كه اين عمليات بايد از يك ابتكار جديد برخوردار باشد و تحقق اين امر را با استفاده از خشايار مقدور ميديد. ايشان از تاريخ 5/10/1365 انتقال خشايارها از تهران به منطقه و نصب دوشكا بر روي آنها و نيز تعمير و بازسازي خشايارهاي موجود در يگانها را از وزیر سپاه پاسداران پيگيري ميكرد و در كنار آن، تلاشهايي را جهت اجراي مانور خشايارها در كانال سلمان با ابلاغ ماموريت به برادر ستار وفايي آغاز كرد. در مورد نحوه به كارگيري خشايار موارد زير تعيين شد:
تصویر 4: نفربر خشایار یکی از نیازهای عملیات برای ترابری و پاکسازی خط
[1] در عملیات مهران(کربلای 1) پس از طرح مشکلاتی که وجود داشت و ممکن بود باعث تردید در انجام دادن عملیات شود، آقای هاشمی به صورت یک دستور اجرای عملیات را خواستار شده بود.
[2] این عبارت نشان میدهد که هنوز اهمیت و جزئیات عمل در شلمچه روشن نبوده است، زیرا برای عمل در این منطقه، میبایست کل توان سپاه به عنوان حداقل توان لازم برای درگیری با دشمن به کار گرفته میشد.
[3] کانال ماهی (کانال پرورش ماهی در مقابل منطقه عمومی بصره از شمالغربی به جنوبشرقی احداث شده است که در گزارشها و اسناد به کانال ماهیگیری هم نام برده میشود.)
[4] نظر به اینکه منطقه هور تنها در یک مقطع مطرح شد و نیز به دلیل امکان انجام دادن عملیات در آینده، نسبت به توضیح در مورد مانور آن خودداری میشود.
مشاهده ادامه مطلب1365/10/19
1366/01/06
بصره، جنوب عراق
یا زهرا (س)
سپاه پاسداران
جنوب خاک عرا
بخشی زیادی از تجهیزات دشمن و عراق را منهدم گردید